سرویس جهان مشرق - بررسی تاریخ ترکیه بیانگر وجود دو نوع نگاه متفاوت به مقوله دین است. پس درحالی که در عصر عثمانی، امپراتوران با خلیفه نامیدن خود تلاش می کردند تا به نام دین بر مردم حکم برانند؛ در دوره جمهوری ترکیه تلاش های دین ستیزانه با هدایت آتاتورک رهبر استقلال ترکیه شدت می گیرد و سعی می شود تا ناسیونالیسم جایگزین دین گردد. اما مهم ترین نکته ای که در این میان مهم به نظر می رسد و نقطه اشتراک آتاتورک و امپراتوران عثمانی محسوب می شود عدم عنایت به مقوله دین و تلاش برای انزوای آن است.
بنابراین در حالی که شاهان عثمانی به نام اسلام و سربازان آن به نام سربازان اسلام و رهبران آن به نام حجت اسلام شناخته می شدند ولی دین گریزی نقطه بارز و روشن شاهان این سلسله محسوب می شده و تلاش برای انزوای دین در عرصه اجتماعی بخش مهمی از سیاست رهبران ترک امپراتوری بزرگ را تشکیل می داد. پس با این وجود آنها اگرچه به نام دین حکومت می کردند ولی تلاش می نمودند تا با دین گریزی و پرهیز از اجرای فرامین الهی، خود را محدود ننموده و امکانات بیشتری را برای خود ترسیم نمایند.
در مقابل این دین گریزی عصر عثمانی، می توان به تلاش های دین ستیزانه آتاتورک اشاره کرد که با تشکیل جمهوری ترکیه در سال 1923 ، کوشش فراگیری را برای مقابله با دین و دین گرایان آغاز کرد و با هجوم به مذهب، تلاش کرد تا محیط امنی را برای خود باز ترسیم کند که فراتر از گفتمان سابق بوده و توان جذب همه مردم را داشته باشد.
البته در سال های اخیر نیز همین تلاش های دوگانه را می توان در میان سیاستمداران جدید ترکیه مشاهده کرد. در همین راستا اردوغان با الگو قراردادن سلطان سلیم یاووز (امپراتور سهمگین) تلاش فراگیری برای بسط قدرت خود با نام اسلام را شروع کرده و تلاش می نماید با تاسی به دین گریزی پیشوای سهمگین خود سلطان سلیم بازگشتی به عصر امپراتوری عثمانی را کلید زده و با به حاشیه بردن دین در اجتماع قدرت خود را بیش از پیش تقویت نماید. درواقع اردوغان امیدوار است که با استفاده از الگوی عثمانی بتواند به نام دین و به کام حزب عدالت و توسعه قدرت را تصاحب کرده و نوعی انحصار سیاسی را شکل دهد.
در مقابل نیز کمال قلیچداراوغلو رهبر حزب جمهوری خواه خلق با تقویت جایگاه خود و احیای میراث دین ستیزانه اردوغان تلاش دارد تا در مقابل اردوغان و حزب و عدالت و توسعه مقاومت کرده و قدرت را در سپهر سیاسی ترکیه تصاحب نماید. کمال قلیچداراوغلو سیاست دین ستیزانه آتاتورک را تنها راه نجات کشور دانسته و امیدوار است تا با بازترسیم آتاتورک و سیاست های ضددینی او در ترکیه بتواند فضا را برای حضور بیش از پیش خود در قدرت فراهم نماید.
البته پس از پیروزی اصلاحات قانون اساسی و افزایش اختیارات اردوغان در عرصه سیاسی ترکیه، این تقابل بسیار روشنتر شده و عملا نوعی تضاد گفتمانی میان دو گفتمان دین ستیز و دین گریز شکل گرفته است.